شاید قیافهام خشن باشد اما شیرین بازی میکنم/ دغدغه عروسکها
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۷۵۰۴۱
علیرضا استادی بازیگر سینما و تلویزیون که این روزها فیلم سینمایی «نارگیل۲» را در ترکیب اکران سینماها دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره استقبال از این فیلم گفت: یکی از دغدغههای اصلی من در بازیگری حضور در کارهای عروسکی بوده است که در عرصه نمایشی، شاگردی بزرگانی مانند بهروز غریبپور، داود کیانیان، حسن دادشکر و آتش تقیپور را هم کردهام که بهصورت حرفهای در عرصه تئاتر عروسکی کار میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: علاوهبر این دغدغه شخصی، لطف ابراهیم عامریان در مقام تهیهکننده و هوشمندی حمزه صالحی در مقام فیلمنامهنویس «نارگیل۲» موجب حضورم در این پروژه شد که در کنار بازیگران کاربلدی مانند بیژن بنفشهخواه، نصرالله رادش، شقایق دهقان، سحر قریشی و استادم محمدحسین لطیفی ایفای نقش کردم. همه عوامل پشتصحنه در انرژی خوب فیلم دخیل بودند و به همین دلیل خروجی آن هم مورد اقبال و پسند تماشاگران قرار گرفته است. این توفیق مرهون نگاه حرفهای داوود اطیابی در مقام کارگردان هم بوده است.
این بازیگر درباره نقشآفرینی در کنار عروسکها هم گفت: از آنجایی که دنیای عروسکی از منظر جذب مخاطب میتواند گستردهتر باشد و جذابیتهای بیشتری هم داشته باشد، اگر کسی مانند بنده برای فعالیت در این حوزه دغدغه داشته باشد، میتواند به یکی از جذابترین تجربهها برای یک بازیگر تبدیل شود. به نظرم همین اتفاق در پروژه «نارگیل» هم رخ داده است. به شخصه خیلی از این تجربه لذت بردم و بهترین بهره را از همراهی با گروهی بردم که همه چیزش سر جایش بود.
هیچ کاری نه مطلقاً تراژدی است نه کمدی
استادی درباره تجربههای متنوعش در ایفای نقشهای کمدی و جدی و اینکه سلیقه شخصیاش به کدام حال و هوا بیشتر گرایش دارد، بیان کرد: واقعیت این است که به شخصه هیچ کاری را نه مطلقاً تراژدی میدانم و نه مطلقاً کمدی. زندگی از ترکیب توأم همه این موقعیتها شکل گرفته است. تصور کنید عزیزی را از دست دادهاید و در همان مراسم اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد که از بیرون میتواند بهعنوان یک واکنش کمدی قلمداد شود. من هم همواره تلاش کردهام حضورم در همه موقعیتها در خدمت باورپذیری نقش باشد. در عین حال هم نمیتوانم کتمان کنم که به کارهای کمدی علاقه بیشتری دارم. البته کمدیهای درست نه کارهای جلف.
وی افزود: علاقه اصلی من روایت جریان واقعی زندگی است اما در این جریان کارهای کمدی را بیشتر میپسندم. شاید قیافهام کمی خشن باشد و همین ویژگی هم باعث میشود گاهی نقشهای خشن و منفی هم به من پیشنهاد شود. (میخندد) ولی سعی میکنم همین نقشها را هم شیرین و قابلقبول اجرا کنم و بهگونهای نباشد که همه چیز تلخ و خشن بشود. حتی اگر کاراکتر، در داستان بدمن باشد باز هم میتوان نکات ریزی را برای ارائه شیرینتر آن مدنظر قرار داد. همواره برای این مسئله هم دغدغه داشتهام.
علیرضا استادی در ترکیب بازیگران و عروسکهای «نارگیل ۲»این بازیگر باسابقه گفت: آنچه در مواجهه با پیشنهادهای جدی و یا کمدی، برایم اهمیت بیشتری دارد، قصه است. برایم مهم این است که بتوانم از پس نقشی که به من سپرده میشود، بربیایم. در عین اینکه دوست دارم نقش واجد جذابیتهای خاص و دور از کلیشهها هم باشد. دوست دارم اجرای یک نقش برای خودم از جنس چالش باشد. در این فضا خیلی تفاوتی ندارد که یک نقش کمدی باشد یا جدی.
بالاخره هر هنرمندی در کارنامهاش هم انتخابهای خوب و هنری دارد و برخی انتخابهای از سر اجبار که مربوط به ویژگی شغل ما میشود. بالاخره حرفه ما این است، کار دیگری بلد نیستیم و مجبوریم در میان پیشنهادهایی که مطرح میشود، برخی کارها را انتخاب کنیم
استادی درباره این ویژگی کارنامهاش که هم فیلمهای بهشدت هنری در آن وجود دارد و هم کارهای گیشهای هم اظهار کرد: بالاخره هر هنرمندی در کارنامهاش هم انتخابهای خوب و هنری دارد و هم برخی انتخابهای از سر اجبار که مربوط به ویژگی شغل ما میشود. حرفه ما این است، کار دیگری بلد نیستیم و مجبوریم در میان پیشنهادهایی که مطرح میشود، برخی کارها را انتخاب کنیم. بعضی از این انتخابها هم طبیعتاً درست نبوده و برخی از آنها حتی مورد پسند خودم هم نیست.
وی ادامه داد: زمانی بود که نقدهای بسیاری بر کارهای استاد بیضایی مطرح میشد و او در واکنش گفت، با وجود همه این نقدها، این را هم مدنظر داشته باشید که بالاخره من فیلمسازم و کارم این است که در هر صورت فیلم بسازم. وضعیت ما هم بهعنوان بازیگر همین است و طبیعی است که گاهی از برخی انتخابها و کارهایمان که شاید براساس یک دوستی آن را پذیرفته باشیم، راضی نباشیم. (باخنده) جایی در یکی از رسانهها نوشته بودند ملاک برای علیرضا استادی فقط پول است و یکی از کارگردانها که دیده بود، میگفت یعنی دلیل حضورت در فیلم من هم فقط پول بود! در حالی که واقعاً اینگونه نیست.
این بازیگر در پاسخ به اینکه آیا اتفاق افتاده است که در فیلمی ایفای نقش کرده باشد و بعد از مواجهه با نتیجه نهایی از حضور در آن پشیمان شده باشد، گفت: بسیار بسیار زیاد این اتفاق افتاده است! با تأکید هم بنویسید! گاهی در قصه اولیه و سیناپسی که به ما میدهند تصوری برای ما شکل میگیرد و یا بهدلیل ترکیب عوامل اعتمادی به یک گروه میکنیم که تناسبی با آنچه نهایتاً روی پرده و یا قاب تلویزیون میبینیم، نداشته است، در این موارد به خودمان میگوییم کاش این کار را قبول نکرده بودیم!
وی افزود: البته گاهی در تنگناهای مالی تن به برخی انتخابها دادهایم و گاهی حتی با خودمان میگوییم که این کار زیاد دیده نمیشود اما در نهایت برعکس میشود و خیلی هم زیاد به چشم میآید! این جنس تجربهها دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. اخیراً در سریال طنزی که متعلق به دوستان خوبم در حوزه طنز بود، بازی کردم که نسخه اولیه آن در ۳۰ قسمت تولید شد اما در ۵۴ قسمت پخش شد! طبیعتاً این اتفاق ضربه مهلکی به کل سریال زد. قصهای که برای ۳۰ قسمت طراحی شده بود، در ۵۴ قسمت ارائه شد و فکر میکردند کار بامزهتر هم شده است اما این تصمیم به همه ما ضربه زد.
علیرضا استادی در نمایی از فیلم «لاتاری»نقش بهیادماندنی که در «لاتاری» داشتم
استادی درباره تعدد حضورش در نقشهای فرعی هم گفت: کدام بازیگر است که دوست نداشته باشد نقش یک کاراکتر با شخصیتپردازی جدیتر و محوریتر را به او پیشنهاد بدهند؟ اما بخشی از آنچه در کارنامه من اتفاق افتاده، ناشی از لطف دوستانم بوده و بخشی دیگر ناشی از تداخل کارهای خودم بوده است از این رو معمولاً سراغ نقشهای کوتاهتر رفتهام. در عین حال خودم علاقه داشتم که نقشهای محوریتری را هم در فیلمها و سریالها بازی کنم، اتفاقی که تا امروز کمتر برایم پیش آمده است. غیر از تجربههایی مانند «لاتاری» محمدحسین مهدویان که نقشی موجز و کوتاه و در عین حال موثر و به یادماندنی در آن داشتم یا فیلم «بیخود و بیجهت» از رضا کاهانی که در آن هم نقش خوبی داشتم.
وی ادامه داد: در همکاری با برادران محمودی هم در فیلم «چند متر مکعب عشق» ایفای نقش کردم که نقشم در این فیلم را هم خیلی دوست داشتم. در فیلم «هفت و نیم» نوید محمودی هم در یکی از اپیزودها حضور کوتاهی داشتم که برایم دوستداشتنی بود.
این بازیگر تأکید کرد: از آنجایی که من بچه جنوب شهر هستم و هنوز هم در همین فضا زندگی میکنم، خیلی از کارهایم را معرفتی پیش میبرم و دوستانه در فضای کار برخی دوستانم حاضر میشوم. هر جا کمکی از دستم برای دوستانم بربیاید، کوتاهی نمیکنم.
کد خبر 5882847 زهرا منصوریمنبع: مهر
کلیدواژه: علیرضا استادی فیلم نارگیل بازیگر سینما تئاتر ایران فیلم کوتاه اربعین 1402 کنسرت موسیقی روز ملی سینما تئاتر شهر هنرمندان تئاتر جشنواره نمایش های آیینی و سنتی سینمای مستند موسیقی ایرانی جشنواره فیلم تورنتو شبکه مستند سیما برخی انتخاب ها علیرضا استادی ایفای نقش تجربه ها نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۵۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027